جهان را صاحبي باشد خدا نام ....
شيطان که رانده گشت به جز يک خطا نکردخود را براي سجده به آدم رضا نکردشيطان هزار مرتبه بهتر ز بي نمازاو سجد ه را به آدم و اين بر خدا نکرد
سلام به زيبايي سبزي برگ بهار زردي خزان و بي برگي زمستان
از زيبايي قلمت خوشحالم و برايت پايداري آرزو مندم
اميد دارم به زيبا ترين اميدت برسي يا حق
سلام انسان خوب خدا و خليفه خدا بر زمين
بي شك اين فكر و ذهن تو بزرگتر از ايني بودند كه دلالاني چون واژه و كلمه براي ياري اون به زبان نوشته در بيايند ولي با همه اين وجود زيبا قلم رو بر مركب ذهنت آغشتي و بر كاغذ مجازي اين دنياي مجازي تصوير كردي ...
دوست دارم براي خودت هم اينگونه بنويسي و با خويشتن خويشي كه گاهي هم از اصليت وجودت دور مي افته بي واسطه يا با واسطه قلم بزني احساس ها و باورها ......شايد در اغاز راه ايستاده باشي نمي دانم!!!
ولي بي شك آغاز تو بايد هميشه با زيباترين ها همراه شوند تا پاياني عالي به همراه بياورند
تا گل غربت نروياند بهار از خاک جانمبا خزانت نيز خواهم ساخت . خاک بي خزانمگر چه خشتي از تو را حتي به رويا هم ندارمزير سقف آشنايي ها ميخواهم بمانمبي گمان زيباست آزاديولي من چون قناري دوست دارم در قفس باشمکه زيباتر بخوانمدر همين ويرانه خواهم ماند و از خاک سياهششعرهايم را به آبيهاي دنيا ميرسانمگر تو مجذوب کجا آباد دنياييمن اما جذبه اي دارم که دنيا را به اينجا ميکشانمنيستي شاعر...نيتسي شاعر که تا معناي حافظ را بدانيور نه بيهوده نميخواندي به سوي عاقل و داناعقل يا احساس . حق با چيست؟پيش از رفتن . اي خوبکاش ميشد اين حقيقت را بداني يا بدانم...
يزدان پناهت
salam khoobi baba cheghadr zood ap mikoonid
baba ye kam be fekre ma khanande ha bash ma ke vaght nadarim
ma karo zendegi darim
ama in johare ghalame u khaili adamo zamin gir mikone
sabz bashi
ya ali