سلام كوثر خانوم ..پستتون رو خوندم كلمه به كل...نمي دونم چي بگم....خوش به حالتون...راستي چرا مشكي؟
من هم اپم با موج فاطمي...يه سر بزنين
بابا قالب مشكي زديد ...........
ولي جدي قشنگ بود.
سلام.
عالي بود مثل هميشه....
سلام دخي!
خيلي موضوع به موضوع بود آدم نمي دونه واس كدومش نظر بده!
پدر جاويد الاثر هم رفت...با چشم منتظر...به هر حال مي بيندش ديگه...ايشاالله اونجا...اگه بشه...نشه هم جاي ديگه!
فاطمه جاريست...فاطمه هست و فاطمه نيست...
گريم گرفته...
در پناه دوست...
يا حق
طيب الله
ريتم ملايمي در وبلاگتون حس مي كنم ...نمي خواين مخاطب از يه نواختي خسته بشه ...اما به فكر ارتباط ها هم باشين ...يه دفعه از يه جا به يه جاي ديگه مطلب رو پرواز مي دين ..البت اينهم يه جور جادوي نوشتنه ...اما فكر بي سوادهايي مثل من هم باشين كه نمي فهميم چرا يه دفعه از اين مطلب رفتين به يه مطلب كه ظاهرا خيلي ارتباطي با هم ندارن ...
در كل قشنگه ...
سلام
خوبي قشنگ بود....
...
كوثر جونم........
باروني باشي......
ممنون كه اون قسمت اخر كتاب فاطمه فاطمه است رو گذاشته بود ي
خيلي وقت بود نخونده بودمش