• وبلاگ : دالاني به سوي بهشت
  • يادداشت : اعتراف...خداحافظ رفيق
  • نظرات : 2 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فريب خورده 

    از حافظ به ياد دارم که حافظ :

    نـمي بينـم نشـاط عـيش در کـس

    نه درمان دلي نه درد ديني

    درون‌ها تيره شد باشد که از غيب

    چراغي برکند خلوت نشيني

    شما من رو ياد داستان آن پسرک مي اندازيد که پادشاه لباس نداشته را نهيب زد که اي مفلس،اين دونان ثنا گو تو را احمق گير آوردند که آن لباس که (فريب خوردگان کثيفي چون من) آن را نمي بينند،اصلا وجود ندارد.آقايون و خانم هاي ثنا گو در عين اين

    که ثنا گو هستند،اگر گاهي هم سعي مي کردند که بگويند

    در اين ملک چه بر ملت گذشت هم بد نبود

    فرقه ي ضاله ي ولاييه بر خلاف واقعيت يعني اين مسلم که:

    آقاي هاشمي که لباس ولايت الهي بر آقاي خامنه اي پوشاند

    اين توهم را در شما ايجاد کرد که اين دست ولايت الهي بود و

    بر منکران کوردلي چون من 100 لعنت

    ولي ولايت فقيه داستاني است غير عرفاني و غير دلي

    اگر دکتر رحيم پور ازغدي مسئله اي طرح کردند که امثال من

    مکبت "اصالت عقل مستقل از وحي و الهام و عشق" هستيم

    درست گفتند.فقط طبق معمول باز يک سفسطه داشتند که اين مکتب از غرب آمده.حاشا که در قرن سوم هجري بزرگ مردي

    چون فارابي پاي در اين عرصه نهاد تا به اثبات وجود مستقل

    و تمام عقلاني بپردازد.بنده براي دريافت اين حقيقت به سراغ

    کتب شان مي روم و شما من را به ياد معلم زيبا و خوشتيپ

    ادبيات مان مي اندازيد که مي گفت:"آقاي اسدي ،مگه در پيشاني من نوشته شده؟کتابت را نگاه کن"

    متاسفانه شما هم مثل نوجواني من تنها به پيشاني بلند

    حضرت آقا نگاه کرده ايد و ايشان را به غايت دلسوز دانسته ايد

    نيک بود که به سراغ کتب آقاي خميني و مصباح و جوادي ميرفتيد

    --------------------

    فضاي سياسي ما به غايت آلوده به ايدئولوژي سطحي نگري

    است به نام ليبراليسم.برخي اصلاح طلبان مدت ها نظريه پردازي

    و فلسفه بافي مي کنند تا با ليبراليسم کنار بيايند.

    برخي ليبرال مي شوند و از کشور خارج مي گردند و سلطان را

    افشا مي کنند و از نقش مافيايي اش پرده بر مي دارند

    برخي مانند شما نيز از اصول نداشته ي تان دفاع مي کنند و

    ليبراليسم را به مثابه بي ناموسي مي انگارند.

    حال آنکه عاقلان شک ندارند که نه خمينيسم دواي ملت است

    و نه ايده هاي ليبرال سرمايه

    ولي مسئولين ما علاقه ي خاصي دارند که هروقت نتايج ناشي

    از ضعف ايده ي خمينيسم برايشان ظاهر شود،تيشه خصم بر

    ديو شکست خورده و اژدهاي زمين فتاده ي ليبراليسم بزنند و

    فرياد "ما برديم را سر دهند"

    کما اينکه در قائله ي سقوط نظام سرمايه داري دولتي شوروي

    هم فرياد "ما برديم سردادند"

    حال آنکه به اندازه ي مورچه اي در سقوط و ظهور آنها نقشي

    نداشته ايد و تنها به فرافکني فکر مي کنيد

    حال آنکه کشتي ولايت خود به شدت از درون سوراخ است

    000000000000000000

    بازي سياست در ايران نسبت وثيقي با معاد پيدا کرد و ملايان و

    ارباب نعالين،هم زمان با تقسيم سلايق سياسي،برپايه ي ايده

    فرقه ضاله ي ولاييه،بهشت جهنم هم تقسيم مي کردند و مخالفان خود را بر سر سفره مردم حکم الهي مي دادند که

    "حاشا شما که گمراهيد"

    قطعا که امثال بنده که بي ولايت هستيم و آن را ضربه ي سهمگيني بر بدنه ي اسلام در ايران مي دانيم که قطعا مصداق

    ذکر شريف "نماز بي ولايت بي نمازيست" خواهيم شد

    و صد البته اگر متهم به بي نمازي نشويم

    و اين درديست که تمايلات ايده اي افراد،تقسيمات ديني بيافريند

    سعي دارم در همين لحظه برگ رقعه پاره کنم ولي»

    به پايان آمد اين دفتر حکايت همچنان باقي

    به صد دفتر نشايد گفت،وصف الحال مشتاقي

    خدانگهدار