بسم الله
سلام
نمیدونید وقتی که داشتم دونه دونه دوستان رو از لیست دوستان پاک میکردم چه حالی داشتم.. انگار خاطرات این سه سال همینجوری مرور میشد.. یه سری رو دلم نمیومد میزاشتم آخر.. وقتی بهشون میرسیدم..... میدیدم انگار چاره ای نیست جز حذف ...دوستانی که اسمشون شاید تو لیست ما بود و یه خاطره هم ازشون نداشتیم.... و دوستانی که اسمشون هیچ وقت تو لیست ما نیومد و بهترین و بدترین خاطرات مارو داشتند .... و حالا که قراره نوشتن تو کوثر حذف شه..... نوشتنی که هیچ وقت برا دیگران نبود .... همیشه و همیشه برا دل خودمون ... برا آرمانمون .... برای نوشتن یه خط ، ساعت ها میخوندیم و میدیدم و مینوشتیم.....
یه زمانی داشتن یه سایت خوب هنری بود.... ولی الان همه همراه گرفتن شناسنامه بچه اشون یه وبلاگ هم تنگش میدن بیرون.... فضای مجازی شده پر وبلاگ های بی نویسنده.. بی خواننده..... هیچ وقت دوست نداشتیم کوثر اینگونه باشه
کوثر با آرمان متولد شد و با آرمان نیز دفن خواهد شد
دیگر نخواد شد کسی مهمان آتــــــش آن شمع را خاموش کن !! پروانه مرده است
محیط پارسی بلاگ دیگه جایی برای آرمان های ما نبود( بیشتر آدم هاش).... دلم برای کوثر میسوخت .....و بیشتر برای کوثران (کوثر1 و کوثر2)
نمیدونم این دم رفتنی زدن این حرف ها درسته یا نه.. همه موقع خاموشی مهربون میشند.. ولی من دوست داشتم غمی که این چند ساله تو دلم بود رو بریزم بیرون.. از همه شکایت کنم.. از آدم هایی که دور هم جمع شده بودند به اسم ارزش .. دین.. اسلام... ایمان.... و هرچی و هرچی .. آدم هایی که میخواستند با این لغات پرده ای روی همه لجن ها و کثافت هایی که دور تا دورشون رو گرفته بود بپوشونند.... ایکاش هیچ وقت این چیز هارو نمیدیدم و مجبور نمشدم اینجوری حرف بزنم..... از آدم های دورو برم متنفرم... از آدم هایی که فکر میکردند برای ادای دین همین لغات کافیست... آدم هایی دل مارو به خاطر ظاهر شاید متفاوتمون شکوندند تا ادای دین کنند .... خدا برای شناختن دینش خیلی آدم هایی رو جلو راهمون گذاشت .... آدم هایی که جلد ظاهرشونو پر رنگ و لعاب کرده بودن و باطنشون رو از هیچ تهی....... و داد و هوار میزدند ای مسلمان ظاهر تو نمایانگر باطن توست ..... نمیدونم چرا اینارو دارم میگم.. فقط میگم دلمون شکسته از آدم های دوروو برمون که داریم میریم.. آدم هایی که دم از مذهب زدند و منو با دین خودشون متنفر از دین کردند .....شاید میریم تا دین خود را پیدا کنیم.....ایکاش میتونستم اسمشون رو ببرم.... ایکاش میتونستم دونه دونه اشونو نام ببرم.. ایکاش میتونستم ... خیلی کار بیخودیه اینجوری صحبت کردن.. این حرفارو زدن.. ولی کوثر خیلی هارو به ما شناسوند .... ( آدم ها رو خوب بشناسید بعد بهشون اطمینان کنید ) خیلی حرف ها داشتم برای زدن.... ولی نه گوش شنوایی است نه دل بینایی
موذنا به امید کی میزنی فریاد ...... تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیــم
*برای همه دوستانم بهترین آرزو هارو میخوایم.... برامون دعا کنید .. خیلی دعا ....
*تو سفر کربلا یاد همه اونایی که دوسشون داشتیم و دوسمون داشتند هستیم.....
* مارو به آبی آسمون به زلالی آب روون به نورانی خورشید به شفایفت مهتاب به اون دل پاکتون قسم میدم حلال کنید ....
*اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی ........... نبینمت که غریبانه اشک مــــــی ریزی !
*یک عمر زیر پا لگد کردند اورا ...... اکنون که میگیرند روی شانه ، مـــــــــرده است
*گلی که آمده بر خاک من نمی داند ........... هزار غنچه خشکیده در کنار مـــــــن است
*دیگر نخواد شد کسی مهمان آتــــــش آن شمع را خاموش کن !! پروانه مرده است
این شمع نیز خاموش شد چون پروانه هاش خیلی وقته مرده اند
در پناه خود خدا... یا علی....
کوثر1/ 29شهریور 89