بسمــــ ـ ـ ـ
یک گونی با تاروپود پوسیده میخواهمــــ
خاطراتم را بریزم اندرونش و بیندازم روی دوشمــــ
راه بروم بدومـ
دونه دونه بیوفتد ازشــــ
خاطرات خاک گرفته ی منــــ به همراه تفاله ی رفیق های بی رفیق جا خوش کرده
خوش یا خشــــ فرقی نمیکند ...
رفیق بی رفیق مهم استــــ ...
نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 1:24 صبح روز پنج شنبه 90 بهمن 13