به نام الله پاسدار خون شهیدان
دستامو دادم به یه نخل جوون ، پاهامو دادم به یه رود روون ، چشامو دادم به ماه آسمون ..که هلالی بود....
نشون به اون نشون
دستامو دادم به یه نخل بلند..که آتیش رو شونش آشیونه ساخت..پاهامو دادم..به یه رود بزرگ ....که راه دریای دور رو میشناخت
پسرم ...وقتی بهم زل میزنی...
.تو چشام...باغ گُل یاس رو ببین...
حُرمت سقای دشت کربلا...ناز بی دستی عباس رو ببین....
در پناه خود خدا
یا علی
نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 1:0 صبح روز سه شنبه 87 فروردین 20
نظرات شما ()