به نام او
چه کسی میداند جنگ چیست؟ (چه سوال کلیشه ایی)
چه کسی میداند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هرجا که اینجا نباشد
کدام دختر دانشجو که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود....از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
کدام پسر دانشجو میداند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگید؟کشته شد و در آنجا دفن شد؟
چه کسی معنی این جمله هارو درک میکند؟
چگونه میتوانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم؟
چگونه میتوانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل میکنی؟برای کدام امتحان درس میخوانی؟به چه امید نفس میکشی؟کیف و کلاسورت را از چه پر میکنی؟
از خیال؟از کتاب؟از لقب شاخ دکتر یا آدامسی که هر روز مادرت در کیفت میگذارد ؟
کدام اضطراب جانت را می خورد ؟
دیر رسیدن به اتوبوس یا مترو ؟دیر رسیدن سر کلاس ؟ نمره گرفتن ؟
دلت را به چه چیزی بسته ای ؟
به مدرک...ماشین..به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟
صفایی ندارد ارسطو شدن ... خوشا پرکشیدن پرستو شدن
پ ن : تامل ؟یعنی فکر کردن؟به زبون خودمون فشار اووردن به این مغز خاک خوردمون؟
......
یا علی