سلام !
عجب روز سختی بود !
کم کم دارم حس میکنم شبش هم سخته ...
کلا از صبح دارم فک میکنم تاریخ بدچیزیه !
اونم از نوع امتحانش !
الان درسمو تموم کردم ...
اما حس میکنم هوچی یادم نیس ! خیلی حس بدیه ...
همیشه وقنی میخوام ادبیات بخونم میگم :
ای جناب حافظ و سعدی و امثال شماها
چی میشد این شعراتونو تو خلوط خودتون میگفتین !
چی میشد تو دلتون میگفتین !
این جوری ریا هم نمیشد ...
اما الان دارم فک میکنم
چی میشد اینایی که اسماشون تو تاریخ ما اومده
کارایی که کردن رو اینور اونور جار نمی زدن !
آقا قبول این کارو کردی . میذاشتی برا خودت !
خودت کیفشو میبردی ...
.
.
اینا همه اثرات امتحان تاریخ فرداس ...
.
.
پ .ن : یا این که چی میشد این آقاهه که میاد تو کانال 2 مخ تاریخه
فردا جای من بره امتحان بده !
اینم خوبه نه ؟
.. در پناهــــــش ..
نویسنده » کوثر1،کوثر2و ... . ساعت 9:28 عصر روز چهارشنبه 87 دی 25